برتراند راسل – پیام به نسل آینده

Bertrand Russell – Message To Future Generations

In 1959, Bertrand Russell, the Nobel Prize-winning philosopher, mathematician and peace activist was just short of his 87th birthday, appeared on the BBC program Face-to-Face in 1959

one last question, suppose Lord Russell this film were to be looked at by out descendants like dead sea scroll in a thousand years time, what would you think it is worth telling that generation about the life you have lived and the lessons you have learned from it.

I should like to say two things, one intellectual and one moral. the intellectual thing i should want to say to them is this:

When you are studying any matter of considering any philosophy, ask yourself only what are the facts and what is the truth that the facts bear out, never let yourself be diverted either by what you wish to believe or by what you think could have been efficient social effects if it were believed but look only and surely at what are the facts, that is the intellectual thing i should which to say.

The moral thing i should wish to say to them is very simple i should say:

Love is wise, hatred is foolish. In this world which is getting more and more closely interconnected, we have to learn to tolerate each other, we have to learn to put up with the fact that some people say things that we don’t like, we can only live together in that way and if we are live together and not die together, we must learn the kind of charity and kind of tolerance which is absolutely vital to the continuation of human life on this planet.

برتراند راسل – پیام به نسل آینده

در سال ۱۹۵۹، برتراند راسل برنده حایزه نوبل فلسفه، ریاضیات و صلح در روزهای پایانی زندگی خود بود که در یک برنامه رو در روی شبکه BBC ظاهر شد.

لرد راسل، آخرین سوال. فرض کنید که قرار است که این فیلم برای نسل های آینده در هزاران سال آینده پخش شود، بنظر شما چه چیزی ارزش دارد که به آن نسل در خصوص زندگی تجربه شده خود و درس هایی که از آن یاد گرفته اید گفته شود؟

دوست دارم دو چیز را بگویم، یکی از لحاظ فکری و یکی از لحاظ اخلاقی. مورد فکریی که می خواهم بگویم این است:

زمانی که دارید در خصوص موضوعی یا هر فلسفه ای مطالعه می کنید، از خودتان تنها واقعیت ها و آن حقیقتی که موجب آن واقعیت شده است را سوال پرسید، هیچگاه نگذارید توسط آنچه که دوست دارید باور داشته باشید یا آنچه که فکر می کنید اگر مورد قبول واقع شود برای تاثیرات اجتماعی می تواند موثر باشد منحرف شوید، تنها و قاطعانه به دنبال واقعیت ها باشید. این مورد فکریی بود که دوست داشتم بگویم.

مورد اخلاقی که دوست دارم به آنها بگویم بسیار ساده است:

عشق دانایی است، نفرت احمقانه. در این جهان که هر لحظه ارتباطات آن دارد بیشتر و بیشتر می‌شود، ما باید یاد گیریم که در مقابل همدیگر شکیبایی داشته باشد، ما باید این واقعیت را یاد گیریم که ممکن است برخی از مردم چیزهایی بگویند که ما دوست نخواهیم داشت، ما تنها از این طریق می توانیم در کنار همدیگر زندگی کنیم و اگر علاقه داریم در کنار همدیگر زندگی میکنیم نه اینکه در کنار هم بمیریم، باید عمل خیر و شکیبایی را که برای ادامه زندگی انسان بر روی این سیاره قطعاً حیاتی است را یاد گیریم