تنها یک درصد از ژن های انسان ها با میمون ها تفاوت وجود دارد، اما آن یک درصد شامل ۱۵ میلیون حروف DNA می شوند. در این ۱۵ میلیون حرف متفاوت ۱۸ مورد جهش ژنتیکی رخ داده که باعث شده تا انسان یک چنین مغز متفاوت و شگفت انگیزی داشته باشد.
۱۰,۰۰۰ تومانافزودن به سبد خرید
برای دانلود با خرید آن در تهیه مستندات بیشتر کمک کرده اید
۵۰,۰۰۰ تومانافزودن به سبد خرید
این مستند بخشی از مستند کامل دژنتیک و DNA است
کلی پولارد، یک آماردان زیستی است
زندگی او وقف بررسی اعداد می شود
کلی: «چیزی که من رو عاشق کارم می کنه
اینکه بشینم پشت کامپیوتر و برنامه نویسی کنم
و در مورد زیست شناسی فکر کنم
و دارم بر روی موضوعی کار می کنم که نه تنها برای دانشمندان مهمه
بلکه هر انسانی می توان به آن ربط پیدا کند و یافته های آن برایش مهم باشد
این چیزیه که ما را انسان می کنه»
پولارد یک برنامه کامپیوتری پیچیده ای رو ساخته است که طوری طراحی شده تا
جاهای مشابه در DNA میمون با دیگر حیوانات را که در انسان متفاوت است مشخص می کند
از این طریق او امیدوار است که بتوان ژن های کلیدیی را مشخص کرد
که باعث آنچه که هستیم شده اند
کلی: «از این ۱۵ میلیون حروف که ما انسان ها از شامپانزه های متفاوت کرده
نیاز داریم تا بفهمیم کدامیک از آنها مهم هستند
و ما از تکنیکی استفاده کردیم که به جاهایی نگاه می کند که
انسان با شامپانزه متفاوت است، اما شامپانزه با دیگر حیوانات تقریباً مشابه است»
او نیز به دنبال DNA ایی است که مربوط به مغز انسان می شود
کلی: «مغز یکی از مواردی است که بیشترین تغییر را در هنگام فرگشت انسان داشته
هم از لحاظ پیچیدگی و هم از لحاظ اندازه
و وقتی اون بخش هایی از ژنوم خود که ما را انسان کرده نگاه می کنیم
ما مخصوصا تمایل به فهمیدن اینکه کدامیک در مغز شرکت دارند داریم
این کاری بزرگ در بررسی اعداد بود
پولارد انبوهی از دنباله های DNA انسان ها و شامپانزه ها را دریافت کرد
ما در واقع چندتا هارد کامپیوتر را گرفتیم و آنها را بهم متصل کردیم
بعد توانستیم که یک کار را که بر روی کامپیوترهای شخصی ۳۵ اجرایش طول می کشید را
در طول یک بعد از ظهر انجام دهیم»
و در پایان آن بعد از ظهر
آنها یک آرایه کامل از مواد داشتند که
تفاوت های بین انسان و شامپانزه را نشان می داد
مهم تر از آن، بسیاری از آن تفاوت ها در ژن های واقعی نبودند
بلکه در ژن های سویچ بودند
کلی: «اینطور شد که بیشتر آنها ژن نبودند.
در عوض آنها تیکه هایی از DNA مان بودند که می توان
به آنها به صورت سویچ فکر کرد
آنها تیکه هایی از DNA هستند که یک ژن نزدیک خود را
خاموش یا روشن می کنند»
«آنها می گویند که در کجا، در چه سلول هایی از بدنمان، در چه بافتی
در چه زمانی یا در چه سطحی آن ژن ها باید عمل کنند»
و یک چیزی حتی جالبت تر در آن سویچ ها وجود داشت
کلی: «تعداد زیادی از آنها، تقریباً بیش از نیمی از آنها، در نزدیک
یک ژنی بودند که به مغز میشوند»
در کار پولارد، یک تیکه DNA بخصوص برجسته بود
اون تیکه ای از DNA بود که می دانیم در توسعه یکی از بخش های
کلیدی مغز انسان در جنین فعال است
یعنی کورتکس (cortex)
کورتکس آن قسمت چین خورده لایه بیرونی مغز ماست
که برای ایجاد قابلیت های اصلی انسان حیاتی است
مانند گفتار ، موسقی و ریاضیات
زمانی که او بر آن DNA در شامپانزه ها نگاه کرد و
با DNA مرغ مقایسه کرد، آنها تنها در دو حرف تفاوت داشتند
اما در انسان ها، در ۱۸ حرف تفاوت وجود داشت
یک جهش بسیار بزرگ
کلی: «این چیزی شبیه آه یافتم ارشمیدس بود
که توانستیم به عنوان یک دانشمند داشته باشیم»
بنابراین این هم یکی دیگر از تیکه شواهی بود
که نشان می داد چطور DNA می تواند
توانایی های خاص بشر را شکل دهد
اکنون می دانیم که DNA به شیوه های مختلفی کار می کند
یکسری ژن که اندام بدنمان را می سازند
سویچ هایی که آن ژن ها را روشن و خاموش می کنند
و از طریق دنباله هایی از مواد شیمیایی DNA به آن سویچ ها فرمان می دهند
همه اینها باهم، چیزی که نتیجه می دهد
روشی است که در نهایت می توانیم بفهمیم
چطور تفاوت های کوچک در DNA
می تواند تغییرات بزرگی را تولید کند
کلی: «در اصل، شما می توانید تغییرات بسیار بزرگی را
تنها با تغییر در آن سویچ ها ایجاد نمایید.
پس یک تغییر کوچک در چند حرف DNA می تواند تاثیرات شگرفی داشته باشد»
و بنابراین آن معمای نهایی داروین
– چگونه یک انسان می تواند انقدر به یک میمون نزدیک باشد
و در عین حال هم بسیار متفاوت باشد –
اکنون، به آرامی، در حال پاسخ دهی است
پس از سالها گذشت از اولین نظریه بزرگ داروین
در تشریح تنوع بسیار زندگانی
اکنون دانشمندانی که میراث او را همراه خود دارند
در حال پیشبرد کارهای او از روش های بسیار شگفت انگیز هستند
۰ پاسخ به "جهش های ژنتیکی مغز انسان"