گل دگر ره به گلستان آمد / وارهی باغ و بوستان آمد
وار آذر گذشت و شعلهی او / شعلهی لاله را زمان آمد
رودکی
با نگاهی به ابیات شاعران بزرگ پارسی زبان، می توان عشق و علاقهی نیاکانمان به طبیعت را به روشنی دریافت. وصف طبیعت و زیبایی های آن همواره بخش بزرگی از اشعار و ادبیات پارسی بوده و گویای جایگاه مقدس طبیعت در میان ایرانیان.
حال با توجه به بحرانهای زیست محیطی که در کشورمان با آنها روبهرو هستیم، از آلودگی هوا، دریاها، رودخانهها تا خشکسالی و انقراض گونههای نادر جانوری، می توان اینگونه نتیجه گرفت که این تقدس و احترام به تدریج در میان ما فراموش گشته و نگرش و منشمان نسبت به طبیعت با آنچه کردار نیاکانمان بوده، تفاوتهای بسیاری دارد. اما این تفاوت دقیقا چیست؟
با کند و کاو در متون به جای مانده از ایرانیان باستان و باورهای رایج آن زمان در رابطه با طبیعت و تلاش برای آبادانی آن، می توان این تفاوت را بررسی نمود.
گیتی از دید زرتشتیان، همانند انسان، دارای روان و جانی است که خواهان رسیدن به شادی و آسایش بوده و این شادمانی با زدوده شدن از آلودگیها و ناپاکیها امکان پذیر است. بنابراین در این دیدگاه، همه چیز را خلق شده برای انسان در نظر نمیگیرند و به انسان اجازه داده نمیشود تا هرگونه دخل و تصرفی در طبیعت را حق خود بداند.
ستایش طبیعت و عناصر طبیعی در این آیین به معنای بزرگداشت پدیدههایی است که در زندگی انسانها موثراند و انسان با ستایش آنها به عبارتی، حقی را که این عناصر در بقای زندگی او دارند را به خود یادآور شده و ستایش خدا را نیز اینگونه به جای میآورد.
“همهی آبهای چشمه ساران و آبهای روان و رودها را میستاییم. تنه و ریشهی همه گیاهان را میستاییم. سراسر زمین را میستاییم. سراسر آسمان را میستاییم. همه ستارگان و ماه و خورشید را میستاییم. سراسر انیران را میستاییم. همه جانوران آبی، زیرزمینی و پرنده و رونده و چرنده را میستاییم.” یسنه، هات ۷۱، بند۹
و به این دلیل است که میبینیم که ستایش پدیدههای طبیعی، موضوع بیشتر جشنهای زرتشتیان را شکل میبخشد. نکته بسیار مهم دیگر این است که بر اساس اوستا، اصلیترین وظیفهی هر فرد دیندار، راستی و نیکوکاری و آبادانی جهان است و بر این اساس است که پاداش اخروی برای آنها در نظر گرفته میشود:
“آن کس که در پرتو اشه (راستی) بهترین خواست زرتشت، ساختن جهانی نو را براستی درآورد، پاداش زندگی جاودانه سزاوار اوست و در این جهان زایای بارآور نیز هر آنچه را دلخواه اوست، بدست خواهد آورد.” یسنه، هات ۴۶، بند ۱۹
بنابراین هر زرتشتی وظیفه دارد تا برای آبادی جهان بکوشد و بر رامش و شادی آن بیفزاید. اما چگونه؟
کاشتن درختان، جاری کردن آب و آبیاری گیاهان و مراقبت از حیوانات، پاکیزه نگه داشتن آب، خاک، آتش و فلزات از هرگونه آلودگی، پوسیدگی و چرک از جمله اقدامات آنها در راستای آبادانی جهان بوده است. همچنین با توجه به این باور که آفریده های مزدا همه پاک و منزه اند و باید از آنها در برابر نیروهای اهریمنی که برای نابودی جهان میکوشند و میخواهند که دست اهورامزدا را آلوده سازند، پس باید از جهان در برابر هرگونه آلودگی مراقبت نمود از دیگر اقدامات و آموزه های زرتشتیان در این راستا بوده است.
آنها بر این باور بوده اند که جهان صحنهی نبرد مستمر میان نیکی و بدی، پاکیزگی و پلشتی است و از این رو قوانینی که در این آیین برای پاکسازی و تطهیر آمده از اهمیت بسیاری برخوردار است.
در میان ایرانیان باستان، امشاسپندان فرشتگانی بودند که به خداوند در زمین برای گسترش صلح و عدالت یاری میرساندند و هریک او را در نگهبانی از یکی از عناصر طبیعت یاری می کردند. به موارد زیر توجه نمایید:
- کشت زمین سبب خوشنودی سپندارمذ (حافظ زمین) می گردد.
- قطع درختان سبب ناخوشنودی امشاسپند امرداد می گردد
- ریختن آب دهان بر خاک نیز به مانند آب انداختن به چهره ی آناهیتا است و باعث ناخشنودی او.
و اینگونه است که هرگونه بیحرمتی به عناصر طبیعی زمین، آب، آتش و… در واقع توهین به فرشتگان یا به عبارتی یکی از امشاسپندان محسوب می شده است.
وجود این چنین قوانینی نزد ایرانیان برای احترام به طبیعت و حفظ و نگهداری آن از هرگونه آلودگی و ناپاکی و در نتیجه تلاش آنها در تمیز نگاه داشتن آبها و نریختن کثافات در کشتزارها باعث می شد آنها تا حدی از بیماری های مسری جوامع دیگر در امان بمانند. ایرانیان باستان با این اعتقاد که شادمانی یکی از آرمانهای زندگی زرتشتیان است و تنها به انسان اختصاص ندارد، حفظ آرامش و شادی جهان را یکی از راه های رسیدن به پاداش های مینوی می دانستند. آنها غم و اندوه را موافق میل اهریمن و شادی را خواست اهورامزدا برای انسان و همه ی موجودات گیتی می دانستند.
“بی گمان این پاداش را به تن و جان کسانی ارزانی می داری که با منش نیک کار می کنند و در پرتو اشه، آنوزش خرد نیک ترا به درستی به پیش می برند و خواست تو را برمی آورند و برای پیشرفت جهان می کوشند.” اوستا، یسنه، هات ۳۴، بند ۱۴
منبع
متون دینی زرتشتی و محیط زیست: نقش انسان در آبادانی زمین و طبیعت؛ پروانه عروج نیا، لیلا هوشنگی
۰ پاسخ به "طبیعت نزد ایرانیان باستان"